یکی از شبهات مطرح در رسانه ها توسط وهابیان و همفکران آنان این مطلب است که میگویند قسم

خوردن و سوگند یاد کردن به غیر خدا جایز نیست و فقط باید به خدا سوگند یاد کرد. اتفاقا در این قضیه

شیعه را هم متهم میکنند که چرا شیعیان به پیامبر و کعبه و اولیا ی خدا سوگند یاد میکنند؟!

 

پاسخ:

این ادعا هم مخالف قرآن است و هم مخالف روایات اهل تسنن است.  همه میدانیم که خدا متجاوز از

40 بار در قرآن سوگند یاد کرده که اکثر آنها به چیزهایی غیر از ذات ربوبی بوده است. به عنوان نمونه

خداوند به :قرآن ، فرشتگان، انجیر زیتون، طور سینا، شب ، روز، شبهای ده گانه، زوج و فرد، کتاب

مسطور، سقف مرفوع شهر مکه ، خورشید و ماه ، و حتی به جان پیامبر سوگند یاد کرده.   

اما در روایات اهل تسنن هم آمده که پیامبر و مولا علی گاهی به چیزهایی غیر خدا قسم یاد کرده اند.

مثلا صحیح مسلم ج 3 ص 94 در روایت مفصلی نقل میکند که پیامبر به سوال کننده ای فرمود :

(و ابیک) یعنی سوگند به پدرت. یا باز هم صحیح مسلم ج 1 ص 32 مینویسد پیامبر درباره ی مرد تازه

مسلمان شده ای فرمود: ( افلح و ابیه) یعنی به جان پدرش سوگند رستگار شد.
یا مولا علی در خطبه های 24 و 33 و 56 با عبارت ( و لعمری) به جان خود سوگند خورده اند.

با توجه به این دسته از آیات و روایات روشن میشود که قطعا قسم یاد کردن به غیر خدا مانع شرعی

ندارد و اگر این جماعت به سبب این کار بخواهند شیعیان را مشرک بدانند باید اول مشرک را خود خدا

و پیامبر و مولا علی بدانند!!! آیا میشود این سخن را گفت؟!!

 

دلایل قایلان به تحریم:
 
وهابیان و سلفیان برای اثبات ادعای خود به دو روایت استناد میکنند که به شرح زیر است:
1. سنن ابن ماجه ج 1 ص 277 و سنن ترمذی ج 4 ص 109 و سنن نسایی ج 7 ص 4 نقل میکنند

که عمر بن خطاب گفت : من در حضور پیامبر گفتم : (و ابی) یعنی سوگند به پدرم ! ناگاه  پیامبر خدا

فرمود: (ان الله ینهاکم ان تحلفوا  بآبایکم و من کان حالفا فلیحلف بالله او یسکت)

یعنی : (خدا شما را از قسم خوردن به پدرانتان نهی کرده پس هر کس از شما قسم میخورد یا قسم به

خدا بخورد یا سکوت کند).   
2.سنن کبری ج 10 ص 29 و مسند احمد ج 1 ص 47: شخصی نزد پسر عمر آمد و به کعبه قسم

خورد. عبدالله بن عمر او را از این کار نهی کرد و گفت : پدرم پیش پیامبر به پدر خویش سوگند خورد

و رسول خدا او را از این کار نهی کرد. و هر کس به غیر خدا سوگند بخورد مشرک شده.

 

پاسخ دو حدیث:

اما حدیث اول به نظر میرسد که نهی پیامبر از سوگند خوردن به جان پدران از این جهت بوده که پدران

صحابه معمولا کافر و مشرک و بت پرست بوده اند. و طبیعتا بت پرست در نزد خدا جایگاهی ندارد.

برای همین پیامبر از قسم خوردن به پدران نهی فرمود زیرا مقسم به باید دارای رجحان  و اهمیت

باشد ولی مشرک اینگونه نیست. موید ما حدیثیست که آن را سنن نسایی ج 7 ص 7 از پیامبر نقل کرده

که فرمود: (لا تحلفوا بآبایکم و لا بالطواغیت) یعنی (sad) به پدرانتان و به طاغوتها  قسم نخورید)

آری پدران و طواغیت را کنار هم گذاشت زیرا پدران مشرک با طاغوت به عنوان نماد شرک محسوب

میشوند و لذا سوگند به آنان صحیح نیست. پس این روایت ربطی به سوگند به هر پدر و مادر مسلمان

یا هر چیز مقدس  دیگری مثل کعبه ندارد.  اما حدیث دوم هم قیاس باطل و اجتهاد باطل است.

زیرا نهی پیامبر از سوگند عمر به پدر مشرکش چه ربطی به نهی سوگند به کعبه و قبله ی مسلمین

دارد؟!!! علاوه بر اینکه برای شناخت مراد پیامبر از کلمه ی غیر خدا – غیر الله- در حدیث باید اواضع

صدر اسلام را شناخت. آری مسلمانان نو پا هنوز هم به رسم جاهلیت گاه ناخواسته به لات و عزی و

بتها سوگند میخوردند و نهی پیامبر ناظر بر اینگونه سوگندها بود نه هر سوگند به غیر از خدا. لذا موید

ما هم این روایت است که سنن نسایی ج 7 ص 8 از پیامبر نقل کرده که فرمود:

( من حلف فقال فی حلفه باللات و العزی ، فلیقل: لا اله الا الله) .

هر کس قسم خورد و در قسمش به لات و عزی سوگند یاد کرد فورا لااله الا الله بگوید.
پس نتیجه اینکه وهابیان از  این دو روایت نمیتوانند نتیجه گیری کنند که سوگند به

غیر خدا حرام است.

 

جمع بندی :
1. دو روایت مذکور ربطی به ادعای وهابیان و سلفیان ندارد.
2. حتی اگر مضمون این دو روایت هم همان ادعای وهابیان باشد باز این دو روایت با قرآن و سنت

پیامبر و رفتار مولا علی معارض است . و هر روایتی که معارض با قرآن و سنت پیامبر باشد باید

به دیوار کوبیده شود. پس سوگند به غیر خدا مثل قسم خوردن به کعبه و قرآن و پیامبر و امامان

صحیح است.

 

ارادتمند دوستان اهل بیت

 

شیخ علی زند قزوینی