لعن بر طلحه و زبیر آری یا خیر ؟!!
در شبهای گذشته در برنامه ای به نام (دور همی) که از سیمای کشور ما منتشر می گردد هنرمند شهیر جناب آقای مهران مدیری به مناسبت بیان مطلبی طنز وار به نقادی جو ریایی در بین برخی از مردم پرداخت که به مناسبت نامی از طلحه و زبیر به میان آورد و با تعبیر : ( خدا لعنتشون کنه ) از این دو نفر یاد کرد.
اما حرکت عجیب و دور از اندیشه ی عده ای از مریدان این دو شخص بسیار زننده بود که به سرعت برخی از اهل تسنن در فضای مجازی و سایتها و اینستاگرام و واتساپ و تلگرام و.... شروع به فحاشی و توهین و جسارت به این هنرمند کشور اسلامی نمودند .
در این ایام که متعلق است به حضرت فاطمه ی معصومه به جا دیده شد حدیثی را که حضرت معصومه راوی آن است و از لحاظ اهمیت شاید بتوان گفت حیاتی ترین حدیث برای شیعیان است را باز خوانی کنیم.
فاطمه معصومه(س) از جمله راویان گرانقدر و عظیم الشإن آل محمد(ص) است. ایشان از پدرگرامى خویش و اجداد شریف و بزرگان و جمعى از خاندان جلیل القدرش احادیثى نقل کرده که قابل قبول علماى شیعى و سنى است.
برای اثبات سخن و ادعای ما به این کتب مراجعه کنید : فاطمه بنت الامام موسى بن جعفر, ص ۵۸ و ۵۷ و اعلام النسإ, ص ۵۷۷٫.
اما روایت مورد بحث ما :
ابوالخیر شمس الدین محمد بن محمد بن جزرى شافعى (م ۸۳۳) در کتاب (اسنى المطالب فى منافب سیدنا على بن ابى طالب) روایتی را از حضرت زهرا نقل می کند که آن روایت را علامه ی امینی هم آورده است: (امینى, مقدمه اسنى المطالب, ص ۳۲):
پرده پوشی امام صادق از گناه مردم:
یکی از نعمتهای خدا به ما این است که معمولا از باطن یکدیگر و گناهان همدیگر بی خبریم . و ستار بودن خداوند هم مزید بر علت است. از قضا اولیای خدا و در راس آنان امامان معصوم در پوشاندن عیب مردم بیشتر از همه به خداوند شباهت دارند.
درد و دلی با دوستان روشنفکر !!
اخبار کودتای نافرجام ترکیه و سرکوب آن همه جا را در این چند روز فرا گرفت.
اما خبری در این بین از همه عجیبتر بود. و آن خبر قابل تامل اعزام️ ۱۲ هواپیمای خالی از طرف ایران به استانبول جهت انتقال توریست های ایرانی وحشت زده و منتظر در فرودگاه پایتخت ترکیه به تهران بود!
اما شاید بپرسید تعجبش کجاست ؟!!
توجه کنید:
اگر اتفاقات و انفجارهای ترکیه در یکی از مراکز مذهبی رخ داده بود، مثلا کربلا ، نجف ، مکه ، مدینه و... و قراربود هواپیما اعزام بشه و هموطنانمان را بیاره سیل پیام ها بود که ارسال میشد مبنی بر اینکه:
چرا رفتن؟!
پس از تسلّط سعودیان بر حجاز، با توجه به پیوند فکری و مذهبی آنان با محمدبن عبدالوهاب، در هر شهر و منطقه ای که وارد میشدند، آثار و ابنیه ساخته شده بر روی قبور بزرگان صدر اسلام را خراب و ویران میکردند.
یکی از اساتید میفرمود: میدانید چرا روز اول ماه شوال را عید قرار داده اند؟! علتش این است که خواسته اند سر مردم را به این بهانه گرم کنند تا مبادا غم فراق و وداع ماه مبارک رمضان آنان را افسرده کند.
آری آن استاد از دنیا رفت ولی امروز صحیفه ی سجادیه ی امام زین العابدین را مطالعه می کردم که اتفاقا به دعای 45 از این کتاب رسیدم که امام سجاد این دعا را در وداع با ماه مبارک رمضان، هنگام رویت هلال میخواندند.
آن هم با سوز و گداز...
:
امروز، روز عید فطر و اول ماه شوال است. به جاست روایتی را از امام باقر متذکر شوم که مربوط به این روز با عظمت است . در این روایت خبر از جوایز خداوند در این ساعات به بندگان به میان آمده است :
رَوَى جَابِر عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السّلام قَالَ: قَالَ النَّبِی [صلّى اللَّه علیه و آله]:
«إِذَا کَانَ أَوَّلُ یوْمٍ مِنْ شَوَّالٍ نَادَى مُنَادٍ: یا أَیهَا الْمُۆْمِنُونَ اغْدُوا إِلَى جَوَائِزِکُمْ» ؛
ثُمَّ قَالَ: یا جَابِرُ جَوَائِزُ اللَّهِ لَیسَتْ کَجَوَائِزِ هَۆُلَاءِ الْمُلُوکِ ثُمَّ قَالَ: هُوَ یوْمُ الْجَوَائِز.
جناب جابر از امام باقر نقل کرد که رسول خدا فرمود: هنگامی که اول ماه شوال می رسد منادی صدا میزند که : ای مومنان بشتابید به سمت جوایزتان.
بعد فرمود: بدان که جوایز خدا غیر از جوایز پادشاهان است - کنایه از عظمت پاداش الهی- . و آن روز، روز جوایز است.
ارادتمند محبان اهل بیت :
شیخ علی زند قزوینی
من لا یحضره الفقیه، ج1 ، ص511 ، ح 1478.
شبهای شیدایی
در
بهار بندگی
آخرین شب انس با قرآن و عترت
قرائت قرآن/سخنرانی/توسل به اهل بیت
شام عید مبارک فطر ، از ساعت 22 الی 23.
قم، خیابان صفاییه، کوی بیگدلی، فرعی هفتم، پلاک 117.
زند قزوینی
قاری: استاد شیخ محمدی
سخنران امشب:
حجت الاسلام والمسلمین استاد میردامادی
پایگاه اطلاع رسانی :
Zandqazvini.blog.ir
شماره ی سامانه :
00989014182323
آدرس اینستاگرام :
Zandghazvini
کانال تلگرام :
Zandqazvini
:
بی شک هر شیعه ای با نام عالم بزرگوار ، علامه محمد باقر مجلسی فرزند علامه محمد تقی مجلسی آشناست. شهرت مجلسی و خدمات ارزنده ی او قابل وصف نیست.
اما یادم آمد در سالروز ارتحال این علم اعلام جهان تشیع سخنی در باب کرامتی از آن عالم بزرگوار به میان آورده باشم تا شاید دعای خیرش بدرقه ی ما شود.
:
شکی نیست که اجنه هم مثل ما انسانها و مثل ملائکه مخلوقات خداوند متعال هستند. البته آنان یا مجرد از ماده ی کثیفه هستند و یا چیزی بین مجرد و مادی هستند. آنان موحد و مومن دارند و فاسق و کافر دارند.
البته با همه ی اینها میبینیم که ارتباط با اجنه در دین ما مذموم شمرده شده و به ما امر کرده اند که جنیان را به عالم خود واگذار کنید.
اما گاهی دخالت آنان در زندگی انسانها باعث شده که بزرگان قدمی در راستای عقب نشاندن آنان بردارند. البته این کار بسیار سخت و پیچیده است و فقط از دست امامان معصوم و یا تربیت شدگان آنان ساخته است.
در تاریخ برخوردهایی از امامان معصوم با برخی از جنیان در روایات نقل شده. ما در ایام سالروز شهادت سید الاصیا مولا علی بن ابی طالب به دو نمونه از برخورد قاطع و مبارزه ی آن حضرت با برخی از اجنه ی کافر میپردازیم:
البته قبل از آن غافل نشویم که مرحوم سید بن طاووس در لهوف جریان جنیانی که در عاشورای سال 61 به یاری سید الشهدا آمدند را نیز نقل کرده و مخالفت امام حسین از حضور آنان در این جنگ را نیز به جهت دیده نشدن آنان توسط انسانها بیان داشته.
جنگ مولا علی با جنیان بیابان:
از جمله معجزات حضرت امیر ، داستانی است که اخبار بسیاری از آن رسیده که حتی علمای اهل تسنن نیز آن را در کتاب های خود آورده اند.
ابن عباس روایت کرده که چون حضرت محمد (ص) برای جنگ با قبیله بنی المصطلق بیرون رفت و قدری از راه را پیمود، وقتی شب هنگام فرا رسید، در جائی که نزدیک دره ای پر فراز و نشیب بود، فرود آمدند. چون آخر شب شد، جبرئیل بر آن حضرت نازل گشته و خبر داد که گروهی از کفار جنیان در این بیابان کمین کرده و اندیشه بدی نسبت به آن حضرت و یارانش دارند.
پس رسول خدا (ص) امیرالمؤمنین (ع) را فراخوانده و فرمود: به این دره برو و گروهی از جنیان که از دشمنان خدا هستند سر راه تو ظاهر می شوند و قصد آزار به ما را دارند، پس بوسیله آن نیروئی که خدای عزوجل به تو عنایت کرده است و به کمک نام های ویژه خداوند که فقط تو آن نام ها را می دانی آنان را دفع نما.
پیامبر یکصد نفر از مؤمنین را به همراه علی (ع) فرستاد و به آنان فرمود: همراه علی باشید و دستورات او را پیروی نمائید، سپس امیرالمؤمنین علی (ع) به سوی آن دره رهسپار شد. همینکه به کنار آن دره رسید به آن صد نفری که همراهش بودند دستور داد همانجا بایستند و هیچ کاری نکنند تا وقتی که دستور بدهد. سپس گام به جلو نهاد و پیش روی آن گروه حرکت نمود.
لحظه ای در کناری ایستاد و از شرّ دشمنان جن به خدا پناه برد. نام خدای عزوجل را بر زبان جاری کرد و به گروه صد نفری اشاره فرمود که نزدیک او روند، آنان نزدیک شدند. فاصله میان او و ایشان به اندازه پرتاب یک تیر بود، زمانی که به سمت پائین دره حرکت کردند باد تندی شروع به وزیدن کرد، تا حدی که نزدیک بود بواسطه تندی وزش باد، آن گروه به زمین بخورند. پاهای آنان از ترس اجنه و آنچه می دیدند به لرزه افتاده بود.
پس امیرالمؤمنین (ع) فریاد زد: من علی بن ابیطالب فرزند عبدالمطلب و جانشین رسول خدا (ص) و پسر عموی او هستم، پابرجا باشید! در آن هنگام اشخاصی را به شکل و قیافه مردمان هند و سودان می دیدند که شعله هایی از آتش در دست های خود دارند و در گوشه و کنار آن دره پنهان شده اند، پس امیرالمؤمنین علی (ع) به تنهائی به میان دره رفت و در همان حال قرآن تلاوت می کرد و شمشیر خود را به راست و چپ حرکت می داد و آن افراد شعله بدست با حرکت شمشیر حضرت علی هلاک می شدند و مانند دود سیاهی از میان می رفتند. امیرالمؤمنین (ع) پس از پیروزی بر آنان تکبیر گفته و از همانجا که پائین رفته بود بالا آمد و در کنار آن صد نفر ایستاد.
بخاطر هلاکت آن جنیان هوا پر از دود شده بود، پس از چند لحظه هوا صاف گردید و آن گروه از اصحاب رسول خدا (ص) که همراهش رفته بودند، عرض کردند: یا اباالحسن! چه دیدی؟ ما که نزدیک بود از ترس هلاک شویم و ترس ما برای تو بیش از ترسی بود که برای خود داشتیم؟
حضرت علی (ع) فرمودند: همین که اجنه در پیش روی من ظاهر شدند اسماء خاص الهی را با صدای بلند در میان ایشان خواندم، در آن هنگام دیدم از ترس خود را کوچک کردند و در صدد فرار و گریز برآمدند. زمانی که در میان آنان بودم کمترین ترسی نداشتم و اگر به همان شکلی که در آغاز بودند می ماندند تا آخرین نفرشان را از پای درمی آوردم و همانا خداوند نقشه شوم آن ها را خنثی کرد و مسلمانان را از شرّ آنان در امان نگه داشت و باقی مانده جن ها قبل از ما خدمت رسول خدا (ص) رفتند، توبه نموده و مسلمان گشتند.
جنیان موذی حدیبیه:
ابن عباس روایت نموده است: رسول اکرم (ص) چون از جُحفه متوجه مکه شد، در حدیبیه ذخیره آب اصحاب پیامبر (ص) رو به اتمام بود و به همین علت، تشنگی بر آن ها غلبه کرد. فریاد العطش سپاهیان بلند شد و هیچ اثری از آب دیده نمی شد. رسول خدا فرمود: گویا نزدیک آن
درخت چاهی دیده می شود، چه کسی از شما حاضر است از آن چاه برای لشگر آب بیاورد؟
همه میدانیم که ما در مورد اهل بیت پیامبر موظف به سه چیز هستیم:
1. محبت: دوستشان بداریم.
2. موده : علاوه بر دوست داشتنشان از آنان اطاعت کنیم.
3. ولایت : یعنی آنان را ولی امر و رهبران دنیا و آخرت بدانیم.
اکنون در ایام شهادت مولا علی به چند روایت در منابع اهل تسنن پیرامون مقام اول یعنی لزوم محبت مولا علی و آثار آن می پردازیم.
:
خداوند بی پایان است. و به همان میزان بزرگترین و اولین تجلی خدا نیز باید بی پایان باشد. و این تجلی بی پایان ، شهید امشب مولا علی بن ابی طالب است.
در این باب به یک نمونه از احادیث نبوی در مدح مقام والای علوی اشاره میکنیم. اتفاقا این حدیث را منابع شیعه و اهل تسنن همگان از رسول خدا نقل کرده اند. مثل امالی شیخ صدوق و فتح الباری و مستدرک حاکم نیشابوری و مناقب خوارزمی و... همگان این حدیث بلند را از پیامبر نقل کرده اند.
در ایام ضربت خوردن سید مظلومان و امیر مومنان به جاست اشاره ای به بعدی از ابعاد فضایل علوی نماییم و آن هم عبادت بی مانند آن حضرت در مقابل حضرت دوست می باشد.
عبادت و بندگی مولا امیر مؤمنان علی(ع) شهره جهان است، و مرکز ثقل مقامات و منزلتهای علی(ع) در کنار علم خدادادی همان عبادتها و نمازها و ناله ها و نیازهای شبانه ی اوست، این مسئله تا آنجا اهمیت دارد که خداوند به ملائکه ی خود مباهات و فخرفروشی به سبب عبادتهای امیرمؤمنان میکند.
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: صبحگاهی جبرئیل با شادی و حالت بشارت بر من وارد شد. گفتم حبیب من چه شده تو را خوشحال و بشارت رسان میبینم؟ پس گفت: ای محمد!(ص) چگونه خوشحال نباشم و حال آن که چشمم بخاطر اکرامی که خداوند نسبت به برادرت و جانشینت و امام امتت علی بن ابی طالب روا داشته، روشن شده است.
علامه ی حلی یکی از معدود عالمان جامع شیعه است که در تدوین و جهت دهی مباحث کلامی و فقهی مذهب اهل بیت نقش عمده ای داشت.
ایشان کسی است که رجال شناسان درباره ی او نوشته اند : ( فبلغ مجتهدا ) یعنی: هنگامی به بلوغ رسید که به مرتبه ی اجتهاد دست یافته بود.
هفدهم ماه رمضان سالروز مرگ عایشه است. بی شک با رعایت وحدت نوشتاری را در این باب تقدیم میدارم.
وهابیان در شبکه های خود بارها گفته اند:هرکس اعتقاد داشته باشد که عایشه مرتکب فحشا شده است ،کافر می باشد.
اما جالب است بدانید که طبق منابع روایی مورد قبول اهل تسنن و وهابیت ابـوبـکر معـتقد بوده دخـترش عایشـه زنـا داده!! سوال مهم اینجاست که چرا اگر ابوبکر دخترش را متهم به فساد کند اشکالی ندارد ولی اگر مسلمانی دیگر این کار را کند کافر میشود؟!
همه میدانیم که زیارت و گریستن در رثای اولیای خدا دو ویژگی شاخص شیعیان محسوب می گردد.
و بزرگان مذهب ما در کتب مزار فصل مهمی از روایات را در ثواب زیارت اماکن متبرکه و ثواب گریستن در عزای اولیا و امامان معصوم نقل کرده اند که حاوی معارف بی مانندی میباشد.